آزمایشگاه در تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماریها نقشی اساسی ایفا میکند. به همین جهت مدیریت و مسئولیت فنی آزمایشگاه از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردار است. محمدرضا بختیاری رییس انجمن دکترای علوم آزمایشگاهی، فارغالتحصیل دکتری علوم آزمایشگاهی و دکتری تخصصی در بیوتکنولوژی پزشکی در مورد آموزش علوم آزمایشگاهی بالینی حرفهای جالبی دارد.
سپید : ازنظر شما طب آزمایشگاه چیست و چه نقشی دارد؟
طب آزمایشگاه یا Laboratory Medicine شاخهای از طب است که در آن با آزمایش خون و سایر مایعات بدن معمولا در خارج از بدن، به اطلاعاتی در مورد وضعیت سلامت دست مییابیم که به تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماریها کمک میشود.
در مورد نقش طب آزمایشگاه در پزشکی امروز باید عرض کنم با گسترش و پیشرفت پزشکی، پاراکلینیک شامل طب آزمایشگاه از جایگاه بسیار والایی برخوردار شده است. بهطوریکه در منابع علمی کنونی آمده است که بیش از 70 درصد تصمیمگیریهای بالینی با استفاده از اطلاعات ایجادشده در آزمایشگاه انجام میشود. در برخی از رشتههای طب مثل غدد شاید بتوان این میزان را حدود 90 درصد دانست.
سپید : به نظر شما مسئول فنی آزمایشگاه چه صلاحیتهایی را باید احراز کند؟
مسئول فنی آزمایشگاه باید شخصی باشد که به تمام جنبههای علمی، فنی (یا تکنیکال) و مدیریتی طب آزمایشگاه تسلط کامل داشته باشد. در بهترین حالت افراد دارای انگیزه باید از آغاز تحصیلات دانشگاهی به این منظور جذب و تحت آموزش قرار گیرند تا سیستم آموزشی بتواند حداقل پس از 7 تا 8 سال این توانمندیها را در آنها به وجود بیاورد. در مورد جنبههای علمی مشخص است طب آزمایشگاه دو حوزه را در برمیگیرد، یکی طب و دیگری آزمایشگاه. لذا لازم است دکتر آزمایشگاه آموزش مقدمات طب را مانند دانشجویان پزشکی آموزش ببیند، یعنی دروس آناتومی، فیزیولوژی، بیوشیمی عمومی، بافتشناسی، داروشناسی و دروس شبیه به آنها را در کنار دروس اصلی آزمایشگاه مانند بیوشیمی بالینی، میکروبشناسی و سرولوژی تشخیصی، قارچشناسی و ویروسشناسی تشخیصی و شبیه به آن را سر فرصت و طی ترمهای متعدد دانشگاهی فراگیرد.
در مورد جنبههای عملی هم باید عرض کنم علاوه بر دروس تشخیصی و عملی مذکور باید دورههای کارورزی خود را در آزمایشگاههای بیمارستانهای دانشگاهی و بخشهای بالینی طی چند سال تلاش و ممارست و بهرهگیری از اساتید طب آزمایشگاه و بالینی طی نماید. طوری که اگر به بخش بالینی هم میرود بداند برای فراگرفتن جنبههای آزمایشگاهی تاکید بیشتری بکند. دروس تکمیلی مدیریتی و بهخصوص مدیریت کیفیت آزمایشگاه تشخیص پزشکی هم از اوجب واجبات برای یک دکتر آزمایشگاه است.
سپید : اگر فارغ التحصیلان سایر رشتههای پزشکی هم بخواهند به این رشته وارد شوند باید چه کنند؟
همیشه ممکن است فارغالتحصیلان سایر رشتههای پزشکی از مقاطع مختلف علاقه پیدا کنند به این رشته وارد شوند. معتقدم نباید جلوی علاقه افراد را گرفت گرچه مقدار زیادی هزینه و وقت تلف خواهد شد. چون فرض کنید یک پزشک عمومی به هر علتی تصمیم بگیرد دندانپزشک شود. به نظر شما چند سال باید جنبههای علمی، فنی و مدیریتی دندانپزشکی را به وی آموزش داد تا دندانپزشک قابلی شود؟ مشخص است کسی که از اول برای رشته طب آزمایشگاه تربیتنشده و طبق کوریکولوم آموزشی رشته خود الزامی نداشته به آزمایشگاه سری بزند و آزمایشگاه را از نزدیک نمیشناسد، حالا زحمت خیلی بیشتری باید بکشد تا از آزمایشگاه درک علمی و عملی پیدا کند و باید صلاحیتهای علمی، تکنیکال و مدیریتی طب آزمایشگاه بالینی را طی سالیان دراز فراگیرد تا بتواند بهعنوان مسئول فنی آزمایشگاه انجاموظیفه کند.
سپید:ازنظر شما فارغالتحصیلان کارشناسی علوم آزمایشگاهی میتوانند دکترای آزمایشگاه را دریافت کنند؟
ازنظر من که سالها سابقه آموزش و پژوهش آکادمیک را در کارنامه خویش دارم هر شخصی که فارغالتحصیل رشتههای مرتبط باشد و علاقه و انگیزه کافی هم دارد، باید بتواند به مقطع دکتری آزمایشگاه وارد شود و درنهایت دکترای آزمایشگاه دریافت کند. از این میان چه اشخاصی محقتر از کارشناسان آزمایشگاه تشخیص طبی؟ در سال های اخیر در سیستم آموزش علوم آزمایشگاهی امریکا برنامه DCLS یا دکتری علوم آزمایشگاهی بالینی تعریفشده است که لیسانسها و فوقلیسانسهای مرتبط با علوم آزمایشگاهی به آن وارد میشوند. آنها باید در کنکور ورودی این رشته رقابت کنند تا بهترینها وارد شوند و تمام دروسی را که نسبت به رشته دکتری آزمایشگاه کسری دارند، بهخصوص دروس فیزیوپاتولوژی و جنبههای علمی، عملی و مدیریتی لازم را در حداقل چهار سال آموزش ببینند و با گذراندن پایاننامه بالینی- آزمایشگاهی فارغالتحصیل شوند.
حتی میخواهم عرض کنم چرا باید از ورود کارشناسان و کارشناسان ارشد علوم پایه پزشکی به رشته طب آزمایشگاه جلوگیری شود؟
شاید آنها علاقه و انگیزه وافری برای ورود داشته باشند که نباید سرکوب شود. ولی این عزیزان دو نکته را باید بدانند. اول اینکه لازم است با کارشناسان آزمایشگاه در کنکور ورودی رقابت داشته باشند و ثانیا آنها برای تطبیق کسری واحدها مشکل بیشتری خواهند داشت و لازم است مدت بیشتری را در رشته طب آزمایشگاه عرق بریزند و دود چراغ بخورند. امیدوارم با رعایت اصل عدالت و انصاف اشخاصی به این رشته وارد شوند و دکترای آزمایشگاه شوند که شایستهتر و محققترند.
سپید : برخی افراد تاکیددارند که فقط افرادی صلاحیت مسئولیت فنی آزمایشگاهها را دارا هستند که دورههای بالینی معتبر را گذرانده باشند.نظر شما چیست؟
مسئله مسئولیت فنی موضوع مهمی است که در استاندارد بینالمللیISO 15189 بهطور کامل بحث شده و صلاحیتهای فنی و مدیریتی لازم برای تصدی فنی و اداره آزمایشگاه تشخیص پزشکی در آن آمده است، بدون آنکه به مدرک و رشته دانشگاهی خاصی اشارهشده باشد.
در قانون CLIA امریکا هم که بسیار سختگیرانه نوشتهشده، افراد مجاز بهعنوان Lab Director برشمرده شدهاند در انحصار هیچ رشته خاصی نیست. فارغالتحصیلان رشتههای مرتبطی که در سیستم آموزشی خود صلاحیتهای فنی و مدیریتی لازم را کسب کنند مجاز به اداره آزمایشگاه خواهند بود. به نظر من هم مسئولیت آزمایشگاه بالینی باید با فردی باشد که بیشترین صلاحیت را دارد و نه بهصرف ادعا. کاملا روشن است که مسئولیت فنی آزمایشگاه بالینی وظیفه بسیار حساس و خطیری است که لازم است اشخاص در تحصیلات دانشگاهی خود از ابتدا به این منظور آموزشدیده و تربیت شوند. مسئول فنی آزمایشگاه باید در درجه اول به مهارتها و تکنیکهای عملی انجام آزمایشات و فرآیندهای عملی بخشهای مختلف آزمایشگاه تسلط کامل داشته باشد. ثانیا مسئول فنی باید به جنبههای علمی و تفسیری تستهای آزمایشگاهی هم تسلط کامل داشته باشد تا بتواند در تفسیر نتایج آزمایشات به کاربران شامل پزشکان بالینی، البته اگر لازم شد، کمک کند. به لحاظ آموزشی این مهم به بهترین وجه هنگامی حاصل میشود که او از ابتدای تحصیلات دانشگاهی خود بداند باید همزمان جنبههای عملی و علمی آزمایشات را فرابگیرد و کوریکولوم آموزشی بر این اساس طراحیشده باشد. مانند رشتههای دکتری علوم آزمایشگاه ایران، DCLS امریکا. چیزی شبیه رشتههای موفق دندانپزشکی یا داروسازی بدون شک سیستم علوم آزمایشگاهی تشخیص طبی و همینطور پزشکی کشور ضرر خواهد کرد اگر بنا باشد شخص پس از مثلا هفت سال تحصیل در طب عمومی، تازه مطالب عملی را در این حوزه فراگیرد که در دوره کاردانی آزمایشگاه تدریس میشده است. این اصلا صحیح و منطقی نیست، بلکه نظر به تنوع و گستردگی بخشهای مختلف آزمایشگاه کوریکولوم آموزشی باید طوری طراحی و تنظیم شود که دانشجویان از ابتدا و طی سالیان متمادی برای فراگیری این تکنیکها آموزش ببینند و باکار عملی فراوان کاملا بر آنها مسلط شوند. بسیار بعید است دو سال آموزش پس از دورههای بالینی برای این منظور کافی باشد.
نکته بسیار مهم این است که کارشناسان و کاردانهای آزمایشگاه که نیروی انسانی فنی آزمایشگاه را تشکیل میدهند تا حدود زیادی به این مهارتهای فنی و عملی مسلط هستند و اگر مسئول فنی در این زمینه از آنها کمتر بداند بعید است بتواند آزمایشگاه را به لحاظ فنی اداره کند که این ضربه بزرگی است به اقتدار مسئول فنی. بهاینترتیب مطمئناً مدیریت مقتدر فرآیندهای فنی در آزمایشگاه دچار آسیب جدی میشود که بدیهی است به قیمت افت شدید کیفیت کار فنی و نتایج حاصله و درنهایت آسیب به نفع سلامت مردم، تمام خواهد شد.