گونادوتروپين جفتي (Human Chorionic Gonadotropin(HCG انساني در سال ۱۹۱۲ توسط آخنر كشف شد. اين هورمون موجب تداوم توليد پروژسترون در هفته هاي اول حاملگي ميگردد. hCG يك گروه ملكولي با ساختار مشابه است كه بوسيله آزمونhCG سرمي در آزمايشگاه و يا توسط آزمونهاي حاملگي كه در خانه بر روي ادرار انجام ميشود قابل شناسايي است.
هورمون HCG به اشكال متفاوتي وجود دارد: ملكول كامل آن ،شكل اصلي در سرم بوده و قطعه مركزي بتای آن (Bcf) شكل اصلي موجود در ادرار مي باشد.
اعمال هورمون HCG
هورمون HCG در دوران حاملگي چندين عمل مختلف را انجام مي دهد. اين اعمال شامل تحريك توليد پروژسترون بوسيله سلولهاي جسم زرد و برقراري جريان خون كافي جهت جفت و تداوم رشد و تمايز جفت و جنين در دوران حاملگي مي باشد.
اعمال هورمون HCG هيپرگليكوزيله
این هورمون موجب جايگزيني و رشد جفت در حاملگي مي گردد. اين هورمون همچنين سبب رشد و تهاجم بدخيمي هايي مانند نئوپلاسم هاي ترفوبلاستيك، مول مهاجم و كوريو كارسينوما مي گردد.
اعمال هورمون HCG هيپوفيزي
این هورمون در طي سيكل قاعدگي توليد شده و به عمل هورمون LH كمك مي كند. در دوران يائسگي يا در حوالي آن مقدار زيادي از هورمون HCG هيپوفيزي در سرم مشاهده شده كه توسط آزمونهاي آزمايشگاهي قابل اندازه گيري مي باشد. اما HCG توليد شده پس از يائسگي عمل شناخته شده اي ندارد.
علل مثبت شدن آزمايش HCG در زنان غير باردار
برخي از خانم ها با وجود مثبت بودن آزمايش BhCG ممكن است واقعاً باردار نباشند. عده اي از آنها در سنين باروري هستند اما در سونوگرافي آنها ساك حاملگي مشاهده نمي شود. برخي از آنها هم مطمئن هستند كه باردار نيستند زيرا در دوران يائسگي قرار دارند. امروزه آزمون BhCG يك آزمايش معمول به عنوان بخشي از بررسي هاي قبل از جراحي، عكسبرداري، بستري شدن در بيمارستان يا انجام روشهاي تهاجمي (عليرغم توجه به سن بيمار) مي باشد. چندين دليل اساسي وجود دارد كه چرا خانمي ممكن است آزمايش مثبت HCG داشته باشد ولي باردار نباشد.
۱- هورمون HCG هيپوفيزي
هورمون HCG هيپوفيزي به طور معمول و طبيعي و در مقادير بسيار كم در طي سيكل قاعدگي توليد مي شود. مقدار HCG هيپوفيزي در حدود ۱:۱۲۰ هورمون LH يا كمتر از IU/L 2 است اين نوع HCG فقط در طي سالهاي يائسگي توليد مي شود.
هنگاميكه زني يائسه مي گردد توليد استروژن و پروژسترون در او متوقف شده و آمنوره ميگردد. وقتي كه توليد استروژن كاهش يافت (در حوالي يائسگي) يا كاملا متوقف شد (در يائسگي) هورمون GnRH به طور قابل ملاحظه اي توليد LH ,FSH را توسط هيپوفيز تشديد نموده به همين دليل مقدار HCG هيپوفيزي از حالات قبلي بيشتر مي گردد. در دوران پيش از يائسگي و يا در يائسگي مقدار هورمون ممكن است IU/L 39-1 بوده كه قابل اندازه گيري با تمام روشها ي اندازه گيري HCG مي باشد LH هيپوفيزي۱۴۰-۴۰ IU/L و FSH هيپوفيزي هميشه بيشتر از IU/L 30 است.
افزايش مقدار HCG ممكن است به طور طبيعي در افرادي كه در دوران يائسگي قرار دارند و يا در افرادي كه تاريخچه برداشتن تخمدان يا اووفروكتومي يا سالپينگو اووفروكتومي دوطرفه (تخمدان و لوله هاي فالوپ برداشته ميشوند) را دارند، مشاهده مي شود. اين افزايش مقدار HCG كاملاً عادي طبيعي و بي ضرر است. شناسايي منشاء HCG هيپوفيزي جهت حذف ساير حالات احتمالي توليد HCG (سرطانها و بيماريهاي ترفوبلاستيك) بسيار مهم است.
۲- بيماريهاي تروفوبلاستيك خاموش
بيماريهاي تروفوبلاستيك خاموش يكي ديگر از علل معمول افزايش HCG در زنان غير باردار است. مول هيداتيفرم علت شايع سقط جنين است. بقاياي بافت مول هيداتيفرم در رحم اغلب نقاط ريز بافت بسيار تمايز يافته جفتي يا باقيمانده سلولهاي سينسيتيو تروفوبلاست هستند. اين نقاط بافتي بطور منظم توليد HCG نموده و پيش برنده تهاجم نيستند و HCG هيپرگليكوزيله توليد نمي كنند و فقط موجب مثبت شدن آزمايش HCG ميگردند. در بيشتر موارد نقاط ريز در مدت شش ماه سركوب شده و يا ناپديد مي گردند. اما در حدود ۱۰% موارد اين نقاط ريز رشد نموده و HCG هيپرگليكوزيله توليد كرده و سلولهاي سينسيتيو تروفوبلاست در آنها ظاهر شده و بدخيم مي گردند. در اين موارد مقدار HCG افزايش يافته و بيمار بايستي شيمي درماني گردد.
۳- سرطانها
براساس انچه كه در مقالات آمده است وقتي كه يك سرطان اوليه پيشرفت ميكند ميتواند موادي شبيه HCG را توليد كند. اين مواد همان زير واحد بتاي آزاد (Free B subunit) بوده كه در نمونه سرم قابل شناسايي است. محصول تجزيه زير واحد بتاي آزاد قطعه مركزي B (B core fragment) بوده كه در نمونه ادرار قابل شناسايي است.
۴- نئوپلاسم تروفوبلاستيک يا كوريو كارسينوما
نئوپلاسم تروفوبلاستيك حاملگي (كوريو كارسينوما بدون تاييد هيستولوژيك) و كوريوكارسينوما بدخيمي هايي هستند كه از حاملگي هاي طبيعي يا حاملگي مول هيداتيفرم مشتق مي شوند. باقيماندن عميق سلولهاي سيتوتروفوبلاست (سلولهاي ريشه جفت) متعاقب زايمان و بعد از تولد جفت يا برداشتن مول هيداتيفرم به روش جراحي مي توانند ترانسفرمه شوند، زيرا نمي توانند فيوز شده و به سلولهاي سينسيتيو تروفوبلاست خوش خيم تبديل شوند. اين سلولها بعداً HCG هيپرگليكوزيله توليد نموده كه موجب پيش برد تهاجم مي گردد. سلولهاي تروفوبلاست ترانسفورمه به تمام رحم دست اندازي نموده و به كليه، ريه و مغز متاستاز مي دهند. نئوپلاسم تروفوبلاستيك حاملگي يا كوريوكارسينوما يكي از مهاجم ترين بيماريهاي بدخيم شناخته شده براي انسان است و به شيمي درماني پاسخ داده و بقا ۵ ساله بالايي در حدود ۹۰-۸۰ درصد موارد را دارد.
۵- سندروم HCG خانوادگي (Familial HCG Syndrome)
اين سندروم جديداً كشف شده و يكي ديگر ازعلل مثبت شدن آزمايش HCG در غياب حاملگي است. مردان و زنان افزايش توليد HCG را از طريق ارثي كسب ميكنند. مقدار HCG سرمي در اين افراد از IU/L 135- 1 گزارش شده است. اين حالت در چندين زن و مرد در يك خانواده (معمولا در برادران و خواهران) و در يكي از والدين وجود دارد.
۶- درمان با HCG
هنگاميكه از HCG به عنوان دارو جهت القا تخمك گذاري استفاده مي شود، غلظت سرمي آن پس از تزريق ۵۰۰۰ واحد بين المللي HCG به IU/L1000 – 500 رسيده و در طي ۱۲-۸ روز به كمتر از IU/L 5 مي رسد.
۷- استفاده از HCG به عنوان مواد نيروزا
برخي از ورزشكاران ممكن است جهت دوپينگ از HCG براي تحريك توليد هورمونهاي استروئيدي استفاده مي كنند كه اين خود ممكن است سبب افزايش مقدار سرمي HCG گردد.
نتايج مثبت كاذب HCG
اكثر كيت هاي تجاري براي شناسايي HCG بر پايه مدل ساندويچي بنا شده اند كه در آنها از دو آنتي بادي استفاده مي شود. آنتي بادي اوليه و ثانويه ممكن است از موش يا بز گرفته شوند.
نتايج مثبت كاذب معمولا بواسطه وجود آنتي باديهاي هتروفيل در سرم بيماران ايجاد ميشود. آنتي باديهاي هتروفيل آنتي باديهاي انساني بر عليه آنتي باديهاي حيواني هستند. شناخته شده ترين آنتي بادي هاي تداخل كننده HAMA (Human Anti Mouse Antibody) مي باشد. اما آنتي بادي هاي ضد حيوانات ديگر مانند بز ((HAGA گوسفند (HASA ) خرگوش (HARA ) نيز ممكن است سبب تداخل گردند. آنتي بادي هاي هتروفيل با ايجاد پل بين آنتي بادي گيرنده و آشكار ساز موجب ايجاد واكنش مثبت كاذب مي گردند.
گزارشات نشان مي دهد كه سرم ۳۰تا۴۰ درصد افراد داراي آنتي باديهاي هتروفيل است.
روشهاي مختلفي جهت شناسايي تداخل ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل در اندازه گيري HCG سرمي وجود دارد كه عبارتند از:
1-آزمايش مجدد نمونه با استفاده از يك كيت از همان روش يا با يك كيت از روش ديگر
2-تكرار نمونه گيري از بيمار
3-رقيق كردن سرم بيمار
4-آزمايش همزمان بر روي نمونه ادرار بيمار
5-اضافه كردن موادسدكننده آنتي باديهاي هتروفيل(Heterpphil antibody Blocking Agent):
6-اندازه گيري هورمونهاي LH,FSHبيمار
7-ساير روشها
در پايان توجه همكاران محترم را به چند نكته جلب مي نماييم:
1- به دليل وجود منابع گوناگون و حالتهاي مختلف افزايش مقدار HCG (خوش خيم و پاتولوژيك)در سرم بيمار و همچنين هتروژنيسيته ملوكول HCG لازم است كه بدانيم كدام شكل يا اشكال ملكولي HCG در روش سنجش مورد استفاده قرار گرفته است.
2- از استراتژيهاي آزمايشگاهي مناسب جهت كمك به پزشك و جلوگيري از مديريت نامناسب بيماراستفاده کنیم .
3- بيش از 100نوع كيت جهت اندازه گيري HCG در سرم وجود دارد.آگاهي آزمايشگاهها از ساختار كيت (روش سنجش) ومعرف هاي به كار رفته در آن (نوع آنتي باديهاي به كار رفته)كمك زيادي به شناسايي موارد مثبت كاذب مي نمايد.
4- از استفاده شركت هاي سازنده از معرف هاي مناسبي جهت حذف تداخلات ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل در كيت هاي خود مطمئن باشیم.
5- امكانات لازم در هنگام مواجهه با سرمهاي حاوي آنتي باديهاي هتروفيل را فراهم کنیم.
6- مركزي را كه در موقع لزوم بتوان نمونه بيماران را جهت شناسايي منشا تداخل (اندازه گيري HCG هيپرگليكوزيله-Free BHCG-HCGBcf و بررسي آنتي باديهاي هتروفيل) ارسال نمود، شناسائی کنیم.
نوشته: دکترلیلا حق شناس